kärlek  زندگی
kärlek  زندگی

kärlek زندگی

ماسک شیرین بیان


ماسک شیرین بیان
استفاده از این ماسک به مدت چندین ماه به صورت ۲ بار در هفته، باعث به وجود آمدن پوستی صاف و کشیده درشما می شود.
این ماسک به علت مواد تشکیل دهنده آن به عنوان یک منبع تغذیه ای بسیار مناسب برای پوست صورت وگردن خصوصا برای پوست های معمولی و خشک می باشد.
● مواد لازم:
 پودر شیرین بیان ۲۰ گرم
 موز کاملا رسیده یک دوم متوسط
 گلاب ۳۰ سی سی
 عسل ۲۰ گرم
 زرده تخم مرغ ۱ عدد
● طرز تهیه:
ریشه شیرین بیان را کاملاً آسیاب کرده با گلاب مخلوط کنید، نصف یک عدد موز را کاملاً له کرده و همراه با زرده ی تخم مرغ کاملاً مخلوط نمایید و سپس به ترکیب پودر ریشه شیرین بیان و گلاب اضافه نمایید و کاملاً هم بزنید.
در انتها عسل را با دیگر مواد به خوبی مخلوط کنید.
پوست گردن و صورت را کاملاً تمیز کرده و این ماسک را به مدت ۳۰ دقیقه روی آنها بمالید. از این ماسک می توان به دور چشم نیز مالید. البته به روی پلک ها مالیده نشود و تنها در صورت تمایل به زیرچشم و کناره چشم زده شود.
ماسک را به مدت ۳۰ دقیقه روی پوست بگذارید و در طی این مدت از صحبت کردن و هر گونه حرکات در صورت و گردن خود پرهیز کنید. پس از این مدت، پوست را با آب ولرم شست وشو دهید.
مواد ارزشمند موجود در این ماسک باعث برطرف نمودن علائم پیری در پوست شده و آن را دوباره شکوفا می کند.


ماسک صورت


 ماسک صورت موز و پرتقال
موز را پوست بگیرید و آن را نصف کنید. نصفی از موز را در کاسه ای با چنگال به خوبی له کنید.
یک قاشق غذا خوری آب پرتقالی را که از قبل گرفته اید را به این کاسه اضافه کنید. مراقب باشید هسته پرتقال در آب آن وجود نداشته باشد.
یک قاشق غذاخوری عسل به محتویات کاسه اضافه کنید و آن را خوب مخلوط کنید تا به ترکیب یکدستی برسید.
لایه نازکی از ماسک آماده شده را روی پوست خود قرار دهید. توجه داشته باشید که پوست شما باید قبل از این کار کاملا خشک باشد. از مالیدن این ماسک در اطراف چشم جدا خودداری کنید.
مدت ۱۵ دقیقه صبر کنید تا ماسک تاثیر خودش را بگذارد.
سپس پوست خود را با آب گرم بشویید.
همیشه ماسک ها را به مقداری تهیه کنید که بعد از مصرف یک تا دو روز تمام شود
ماسک صورت آووکادو به همراه تخم مرغ
آووکادو تازه ای بخرید و حدود یک‌چهارم آن را داخل ظرفی بریزید و کاملا له کنید تا به شکل خمیر دربیاید.
زرده و سفیده یک عدد تخم مرغ را جدا کنید و زرده آن را به ظرف قبلی اضافه کنید. سپس ۱ تا ۲ قاشق غذاخوری سرکه به آن اضافه می کنید.
همه مواد را با هم مخلوط کنید تا به شکل خمیر صاف و یکدست درآید.
دست های خود را با آب و صابون بشویید. سپس لایه نازکی از این خمیر را به پوست صورت خود بمالید.
از مالیدن این مخلوط در نزدیکی چشم ها و دور ابروها خودداری کنید.
اجازه دهید تا این ماسک حدود ۱۵ تا ۲۰ دقیقه روی صورت شما بماند.
هنگامی که احساس کردید ماسک خشک شده است، می توانید آن را با آب گرم از روی صورت خود بشویید.

زیبایی را از شیر بگیرید

  • برای اینکه پوست شما ملایم شود یک تکه پارچه پنبه ای را در شیر بخوابانید تا خوب خیس بخورد آنگاه آنرا روی صورت خود بکشید و بگذارید به مدت نیم ساعت روی پوستتان بماند. سپس صورت خود را با آب بشورید.  


  • یک قاشق چای خوری نمک را در دو قاشق سوپ خوری شیر بریزید و به هم بزنید. هنگام خواب به صورت خود بمالید این کار پوست صورت شما را فوق العاده نرم و ملایم می کند.


  • برای روشن تر کردن پوست صورت دو عدد مغز بادام در داخل شیر بریزید و هنگام خواب به صورت خود بمالید.


  • برای کم کردن اثر لک های سفید و روشن پوست دو عدد دو عدد نخود را در شیر بخیسانید بهتر است نخود ها را بکوبید سپس آنرا از شب بگذارید تا صبح خوب خیس بخورد. صبح روز بعد آنرا صاف کنید و مقدار کمی پودر زرد چوبه و دو الی سه قطره آبلیمو به آن بیفزایید. آنگاه حاصل را به صورت خود بمالید و بگذارید به مدت نیم ساعت بماند. حال می توانید صورت خود را بشویید.


  • برای شفافیت پوست یک قاشق سوپ خوری شیر را با یک قاشق چایخوری هویج و یک قاشق چایخوری آب پرتقال و یک قاشق چایخوری عسل آب شده مخلوط کنید. آنها را روی صورت خود بمالید و بگذارید مدت 15 دقیقه در همین وضعیت بماند.


  • یکی دیگر از ماسک هایی که پوست را صاف و نرم می کند به این صورت تهیه می شود. یک قاشق چایخوری آب لیمو شیرین و یک قاشق چایخوری کوبیده مغز کدو را با نصف قاشق چایخوری خامه مخلوط کنید. در پایان چند قطره گلاب اضافه کنید. ماسک شما حاضر است. آکنون آن را روی صورت خود بمالید و بگذارید 20 دقیقه در همین وضعیت بماند.


  • برای روشن تر شدن و شفافیت پوست و بهبود گردش خون در پوست به این روش عمل کنید. یک قاشق چایخوری نخود سبز کوبیده را در یک قاشق چایخوری روغن زیتون مخلوط کرده و به شیر اضافه کنید. سپس آنرا به صورت خود بمالید. تا وقتی که در پوست خود احساس سفتی کنید بگذارید این ماسک روی صورت شما بماند. آنگاه صورت خود را پاک کنید.


  • برای نرم تر شدن پوست خشک و زبر دو قاشق چایخوری خامه ( سر شیر ) را با یک قاشق چایخوری روغن بادام و چند قطره گلاب مخلوط کنید. ماسک حاصل را به صورت خود بزنید و بگذارید به مدت نیم ساعت بماند سپس صورت خود را با آب بشویید.


  • در کنار استفاده از ماسک هایی که با شیر تهیه می شوند و اثر مثبت بر پوست شما دارد، با نوشیدن یک لیوان شیر در روز علاوه بر  شفافیت صورت، سلامتی دندان، ناخن ها، مو ها و چشم های و در نتیجه زیبایی خود را تضمین کنید.

kärlek

Mina känslor blir bara starkare för varje dag som går, något du nog inte riktigt förstår. Du är ljuset i mitt liv, utan dig tar jag mitt sista stora kliv

آموزش کامل سایت معروف کلیک سنس ClicxSense

  

بهترین سایت کلیکی که  پتانسیل درآمدی بسیاربالایی دارد. معتبرترین سایت کلیکی دنیا که حدود 4 سال سابقه فعالیت داشته وبیش از 1/6 میلیون کاربردارد. مربوط به کشور امریکا می باشد. به ازای هرکلیک 1 سنت( هردلار 100 سنت وهر سنت معادل 10تومان می باشد) وبه ازای هر کلیک زیرمجموعه ها نیز 100% (1سنت) به شما پرداخت می کند.این سایت دارای یک بازی شانسی هم می باشد که سقف جایزه آن 50 دلار درروز می باشد

پرداخت به : الرت پی - پی پال - لیبرتی


برای مشاهده اطلاعات کامل به ادامه مطلب بروید.....
ادامه مطلب ...

Kärleken

"Du är kärleken som skapar magiska ögonblick, du är romantiken som återupplever historien, du är glädjen i vardagen för mig… du
!är mitt allt, min kärlek

روش انیشتین در فهم صورت مسئله




انیشتین می گوید: اگر برای حل مسئله ای که جانم در گرو حل آن باشد، یک ساعت وقت داشته باشم، 55 دقیقه اول را صرف تعیین پرسش های صحیح می کنم چون اگر پرسش صحیح را بدانم، مسئله در کمتر از 5 دقیقه حل می شود

این گفته حاوی نکته مهمی است: قبل از پرداختن مستقیم به راه حل، باید به خود مسئله برگشت و برای فهم آن زمان گذاشت. در واقع مسئله در ابتدا، فهم خود مسئله است. مهم ترین قسمت حل مسئله در فهم خود مسئله است. در واقع شاید انیشتین می خواهد به ما بگوید که نسبت درسی یک راه حل ، در نسبت مستقیم با میزان فهم از مسئله است

در این جا ده روش برای فهم بهتر مسئله بیان شده است

یک – بازنویسی صورت مسئله

هنگامی یکی از مدیران اجرایی شرکت تویوتا در یکی از جلسات طوفان ذهنی این سوال را مطرح کرد: "چگونه می توان تولید را بالا برد؟ "، ایده های زیادی نگرفت. اما هنگامی که پرسید : "چگونه می توان انجام کار را ساده تر کرد؟"، ایده های زیادی جمع آوری کرد.

کلمات بار مفهومی بالایی دارند و تغییر کلمات منجر به تغییر فهم می شود. در مثال بالا، افزایش تولید، برای کارمندان چنین متبادر

شده بود که چگونه می توانید خود را برای شرکت قربانی کنید. اما ساده کردن کار، به مفهوم افزایش منافع فردی و منافع سازمانی است. در خاتمه ، مسئله همان است اما نوع نگاه به مسئله و احساس مسئله، خیلی متفاوت است

با صورت مسئله بازی کنید و آن را به شیوه های گوناگون بنویسید. به عنوان یک روش، لغات اصلی را استخراج کنید و مترادف ها و متشابه های آن را جایگزین کنید. مثلاً به جای "افزایش فروش" بگویید جذاب کردن محصولات، توسعه شرکت، سرعت فروش و مواردی از این قبیل و ببینید که درک شما از مسئله چقدر متفاوت می شود. داشتن دایره لغات بیشتر، منجر به توانمندی در بازنویسی بهتر مسئله می شود . بنابراین در افزایش دایره لغات خود بکوشید

دو- فرضیات را آشکار کرده و آنها را به چالش بکشید

هر مسئله، خواه ساده باشد و خواه پیچیده، دارای لیستی از فرضیات است. برخی از این فرضیات ممکن است درست نبوده و صورت مسئله را نادرست و یا گمراه کننده نماید.

گام اول رهایی از فرضیات غلط این است که آنها را آشکار کنید. بنابراین لیستی از فرضیات ممکن در صورت مسئله را مشخص کنید. سپس اعتبار هر فرضیه را مشخص نمایید. نتیجه شاید حیرت آور باشد چون معمولاً بسیاری از فرضیات نادرست است.

سه- عمومیت بخشیدن به مسئله

هر مسئله، بخشی از یک مسئله بزرگتر است. بنابراین وقتی یک مسئله را از سطح بالاتری ببینیم، صورت آن تغییر می کند. برای اینکار از خود چنین پرسش هایی بپرسید: این مسئله بخشی از چه چیزی است؟ این مسئله مصداقی از چه چیزی است؟ چه قصدهایی درون این مسئله نهان است؟ تکنیک " 5 چرا" می تواند در این قسمت به شما کمک کند. برای مطالعه این تکنیک ، اینجا را کلیک کنید

یک راه دیگر برای عمومیت دادن به یک مسئله این است که از مترادف کلی تر لغات اصلی به کار رفته در آن مسئله استفاده کنیم. مثلاً مترادف کلی تر اتومبیل می شود "وسیله نقلیه " که مفهومی عام تر از اتومبیل دارد

چهار- خورد کردن مسئله

هر مسئله ، از تعدادی مسئله کوچکتر تشکیل شده است. با یافتن این مسایل کوچکتر، می توان به فهم بهتری از مسئله رسید. این تکنیک به خصوص برای مسایلی که دلهره آور و یا نامید کننده هستند، کاربرد دارد.

یکی از راه های خورد کردن مسئله این است که چنین پرسش هایی بپرسید: اجزای این مسئله کدام است؟ مصادیق این مسئله کدام است؟ همچنین می توانید از مترادف های جزئی تر برای لغات اصلی مسئله استفاده کنید. مثلاً به جای اتومبیل از واژه سواری، وانت، تاکسی و مواردی از این دست استفاده کنید

پنج- یافتن دیگر چشم اندازها

قبل از یورش به مسئله برای یافتن راه حل، ببینید که آیا مسئله را از زاویه درستی بررسی می کنید؟ مثلاً اگر شما دارای کسب و کاری هستید و می خواهید فروش خود را بالا ببرید، موضوع را از منظر مشتری نگاه کنید. مثلاً اگر یک سری خدماتی را به محصول خود اضافه کنید، مشتری برای آن حاضر است پول بیشتری بپردازد

برای انجام این کار، مسئله را به صورت های گوناگون نوشته و هر بار آن را از زاویه مختلفی نگاه کنید: از زاویه رئیس، مرئوس، همکار، مشتری، عضوی از خانواده و مواردی از این دست. همچنین بررسی کنید افراد با تخصص های گوناگون چگونه این مسئله را نگاه می کنند؛ مثلاً یک حقوق دادن، یک سیاستمدار، یک مذهبی، یک هنرمند و غیره. سعی کنید که تشابهات و تفاوت ها را بیابید و اینکه چگونه این تفاوت ها می تواند در نتیجه تاثیر بگذارد

شش- استفاده از ساختار زبانی تاثیرگذار

برخی از ساختارهایی که می تواند برای بیان صورت مسئله مناسب باشند عبارتست از

فرض کردن تعداد زیادی جواب: یکی از راه های خوب برای بیان صورت مسئله عبارتست از: "از چه راه هایی می توانم ..." این روش ارجحیت دارد بر اینگونه نوشتن "چگونه می توانم ..." . در شکل دوم، فرض بر این است که یک راه وجود دارد

مثبت نوشتن: فرایند فهم جملات منفی، طولانی تر و کندتر از فهم جملات مثبت است. همچنین استفاده از جملات مثبت، واقعی تر و انگیزه بخش تر هستند. مثلاً به جای عبارت ترک سیگار، می توانید از عبارت افزایش انرژی، طولانی زیستن و مواردی مشابه استفاده کرد

استفاده از جملات پرسشی: مغز ما پرسش ها را دوست دارد. اگر جملات قدرتمند و انگیزه بخش باشند، مغز تمام تلاش خود را برای یافتن پاسخ آن به کار می برد حتی وقتی که ما در خوابیم، ضمیرناخودآگاه ما مشغول یافتن پاسخ سوال هایمان است.

یک فرمول برای ساختار موثر صورت مسئله عبارتست از: از چه راه هایی (اشیاء) (کیفیت) (فعل) و (نتایج)؟

به عنوان مثال: از چه راه هایی می توانم کتابم (اشیاء) را جذاب تر (کیفیت) بنویسم (فعل) تا مردم بیشتر از آن استقبال کنند (نتیجه)؟

هفتم- جذاب سازی

مسئله هرچقدر جذاب تر باشد، انگیزه برای حل خلاقانه آن افزایش می یابد. مثلاً به جای افزایش فروش، از واژه هیجان زده کردن مشتریان استفاده کنید.

هشتم- معکوس کردن مسئله

وقتی که در رسیدن به جواب یک مسئله متوقف می شوید، مسئله را معکوس کنید. اگر می خواهید پیروز شوید، ببینید چه عواملی باعث شکست شما می شود. اگر به دنبال افزایش فروش هستید، ببینید عوامل کاهش فروش کدام ها هستند. وقتی در این حالت جواب را می یابید، کاری که باید انجام دهید این است که جواب ها را منفی کنید. مثلاً عواملی که باعث کاهش فروش می شود را انجام ندهید.

نهم- جمع کردن واقعیت ها

در مورد شرایط و علل مسئله، بررسی کنید. جزئیات بیشتری را بیابید به خصوص وقتی که مسئله پیچیده و بزرگ است، یافتن واقعیت ها قبل از رفتن سراغ راه حل، ضروری است. گفته می شود شناخت مسئله نیمی از یافتن راه حل است. من می گویم مسئله ای که به شناخت درآید ، دیگر مسئله نیست

برای یافتن واقعیت ها و شناخت بهتر مسئله ، پرسش هایی را بپرسید. مثلاً : چه چیزهایی در مورد مسئله روشن نیست؟ آیا می توان مسئله را به صورت دیاگرام ترسیم کرد؟ مرزها و حدود مسئله کدام است؟

دهم- مسئله یافتن صورت مسئله

با توجه به مواردیکه مطرح شد، می بینید که نوشتن درست صورت مسئله ، خود یک مسئله است. البته گذاشتن زمان برای تعیین صورت مسئله، بستگی به اهمیت مسئله دارد و باید یک تعادلی برای صرف زمان جهت تعیین صورت مسئله و صرف زمان جهت تعیین راه حل ایجاد کرد

منبع

WWW.LITEMIND.COM

هفت تمرین برای افزایش اعتماد به نفس


هفت تمرین برای افزایش اعتماد به نفس

این تمرینها بیشتر بدنبال هماهنگ نمودن شرایط جسمی با شرایط روحی می باشد.
1ـ همیشه در ردیف های جلو بنشینید.
2ـ نگاه کردن به چشمان دیگران را تمرین کنید.
عدم نگاه به دیگران 2معنا دارد:
الف: احساس گناه در برابر او
ب:احساس ضعف وناتوانی در برابر او
3ـ سرعت راه رفتنتان را 25%تندتر کنید.حرکات بدن نتیجه واکنش ذهن است. آدمهای با اعتماد به نفس راه رفتنشان کمی شبیه به دویدن است,انگار به جای مهمی می روندو یا کار مهمی دارند.این تکنیک را بکار ببریدتا نگرش محیط خارجی نسبت به شما تغییر کند.
4 ـ بلند وجدی حرف بزنید.
5ـ هنگام دست دادن جدی باشید.
6ـدر جمع نظر بدهید.
7ـخندان باشید.لبخند شما بهترین دارو برای کمبود اعتماد به نفس است.
توصیه های دیگر:
1ـ سعی کنید همیشه بهترین لباسها را بپوشید.
2ـ در هر مکالمه تلفنی خود را معرفی کنید.
3ـ در برابر هر کاری که برایتان انجام می دهند لفظ متشکرم را بکار ببرید.
4ـمقتدرانه,افراشته و با گامهای بلند و تند راه بروید.
5ـ هیچگاه خود را با دیگران مقایسه نکنید.
6ـ همیشه با زبان مثبت با دیگران هم صحبت شوید.


را ه های به دست آوردن آرامش

  

 

1- جلوی گریه خود را نگیرید و گه گاهی گریه کنید.

2- دست کم روزی 15 دقیقه را در سکوت بگذرانید و به نیازهای واقعی خود و نیز چیزهایی که دارید فکر کنید. سکوت عصاره‌ ی آرامش است، با زور نمی‌ توان آن را ایجاد کرد، باید زمانی که فرا رسید آن را بپذیرید. اگر برایتان امکان دارد دست کم روزی یک ساعت، تنها به اتاقی بروید و در را به روی خود ببندید.

3- افراد آرام به خود می ‌گویند که برای تغییر گذشته کاری نمی ‌توان کرد، آنگاه از فکر ادامه زندگی لذت می ‌برند.

4- وقتی احساس می ‌کنید که سرتان پر از فکرهای جور و واجور است و جای خالی در آن نیست، با قدم زدن، آنها را پاک کنید.

5- اگر نتوانید کسی را ببخشید، افکار خشمگین‌ تان شما را برای همیشه با این افراد مرتبط خواهد کرد. شاد کردن دیگران، باعث آرامش می ‌شود.

6- آرامش را از کودکان بیاموزید، ببینید که چگونه در همان لحظه‌ ای که هستند، زندگی می‌ کنند و لذت می ‌برند.

7- از همان که هستید راضی باشید، در این صورت احساس آرامش بیشتری می‌ کنید.

8- هرچه اکسیژن بیشتری به شما برسد، آرام‌ تر خواهید شد، خوب است در محل کار و زندگی خود گیاهی نگه دارید.

9- مهم نیست که با شما مؤدبانه برخورد کنند یا نه، برخورد مؤدبانه‌ ی شما، باعث ایجاد آرامی و احساس خوبی در شما خواهد شد.

10- سرعت حرکت شما با احساستان رابطه‌ ای مستقیم دارد، آرام راه بروید و حرکات بدن خود را آرام ‌تر کنید، طولی نمی‌ کشد که آرام خواهید شد. گاهی می ‌توانید برای رسیدن به آرامش، دراز بکشید، عضلات خود را شل کنید و به هیچ چیز فکر نکنید.

11- با حرکات آرام و صحبت کردن شمرده، احساس آرامش را به جمع منتقل کنید. آیا تا به حال فرد آرامی را دیدید که با صدای بلند صحبت کند؟

12- با شوخ طبعی به آرامش خود کمک کنید.

 

13- راحتی، یکی از عناصر مهم آرامش است، مثل دمای مناسب، صندلی راحت و لباس و کفش راحت.

• هر چند وقت یک بار ساعتتان را کنار بگذارید و خود را از فشار زمان نجات دهید.

• در آوردن کفش‌ها به کاهش فشار عصبی کمک می‌کند.

• فشردن یک توپ کوچک، تنش‌های عصبی‌ را که در انگشتان و دست‌های شما متمرکز شده‌اند، خالی می ‌کند.

• لباس‌های گشاد و راحت، باعث ایجاد راحتی و احساس آرامش می‌ شود.

14- لحظه‌ های زیبای زندگیتان را بنویسید و از آنها عکس و فیلم بگیرید، سپس بیشتر وقت‌ها آنها را به یاد آورید و درباره‌ شان فکر کنید و لذت ببرید.

15- هوای دریا، آب شور و صدای امواج، همگی باعث آرامش می ‌شوند، مسافرت به سواحل دریا را فراموش نکنید. تماشای ماهی‌ ها مثل خیره شدن به دریا، در شما ایجاد آرامش می ‌کند، زیرا ماهی‌ها آرام شنا می ‌کنند و آرام تنفس می‌ کنند.

16- آهسته غذا خوردن و جویدن، باعث تجدید قوای فکری و احساس آرامش خواهد شد.

17- برای تأثیر بیشتر و رسیدن به آرامش، در خود متمرکز شوید و آرام نفس بکشید.

18- تمرین کنید که آرامتر از حد معمول صحبت کنید، این کار خود به خود ضربان قلب و تنفستان را کم می‌ کند و به شما اجازه می‌دهد، ذهن و فکرتان را از بسیاری مسائل پاک کنید.

19- اگر به عقاید مذهبی و معنوی پایبند باشید، به یکی از با افتخارترین روش‌های رسیدن به آرامش خاطر رسیده ‌اید، آنگاه می‌ توانید بگویید، الا بذکر الله تطمئن القلوب . اگر از خدا دور افتاده‌اید، اکنون زمان آشتی است. داشتن یک تکیه‌ گاه معنوی در حد تعادل موجب آرامش می ‌شود.

20- احساسات و مشکلات  خود را به دیگران بگویید و آرامش بیشتری احساس کنید.

21- یکی از مهمترین مهارت‌ها در آرام بودن، فکر نکردن به مسائل کوچک است، دومین مهارت، کوچک شمردن تمام مسایل است.

22- شاد کردن دیگران، موجب آرامش می‌ شود. نمی ‌دانید چه لذتی دارد پول رستوران امشب را با توافق سایرین به یک کارتن خواب هدیه دهید. قدردانی کنید. دیگران را برای لطف کردن به خود تحت فشار قرار ندهید، لطف که وظیفه نیست!

23- اگر می‌ دانستید که : «سیگار کشیدن + ورزش نکردن = ا سترس ، اضطراب  و حذف آرامش»، هرگز سیگار نمی‌ کشیدید و ورزش  کردن را به تعویق نمی‌ انداختید.


همراه عاشقانه

 

دوستت دارم را من دل آویزترین شعر جهان می یابم

” دوستت دارم ” را با من بسیار بگو

” دوستم داری ؟” را از من بسیار بخواه

همه ما از عادی زیستنها گریزانیم و کیست که نخواهد در یائی باشد و از مردابی زیستن گریزی نخواهد زند ؟ بسیاری از ما روزمرگیها را دوست نداریم و از این که هر صبح که از خواب بر می خیزیم را  یکسان  تا به شامگاه پایان ببریم فراری هستیم و باید گفت به واقع خسته ایم و می خواهیم از این خستگیها بگریزیم  و این خستگیها از تکرار شدن تکراریها پیش می آید اما برای این کار چه باید کرد ؟شاید بهترین کار این باشد که نخست  اعمال خود و دیدگاهمان را تغییر  بدهیم و به گونه ای در آینه وجودمان نگاه کنیم  وبیائیم چون آن نامادری زیبای خفته وقتی به آینه می نگریم و می پرسیم ” زیباترین موجود دنیا کیست ؟”بتوانیم جواب ” تو” را بشنویم  و این زیبائی  که به خویشتن با لفظ ” تو ” تلقی می شود همانا زیبائی روح و اندیشه است می دانم هم رنگ جماعت نشدن بسیار سخت و رنج آور و حتی درد آور است  و آنگاه که برای فرق داشتن بهای سنگین  یعنی تغییر یافتن را پرداخت باید کرد اما آن جواب ” تو زیباترینی ” نمی تواند به تمامی این دردها بیازرد؟ اگر چون من اعتقاد داشته باشید که این تغییر یافتن ها به تمامی دردها می ارزد  می توانید این گونه این افکار را در ذهن خود تکرار کنید

1/وقتی که می گوئی دوستت دارم باید باورش کنی آری ” دوست داشتن ” باور بزرگی است به چشمهای یار بنگر  و غرق در آن زیباترین چشمهائی که فقط برای تو در دنیا وجود دارد بگو ” دوستت دارم “و بر این باور باقی بمان

2/عشق بورز با تمامی وجود و با تمامی حسی که در درونت موج می زند ممکن است در کشاکش زندگی رنج بکشی ولی باور داشته باش که عشق تنها راه یک زندگی است

به قول حافظ

“چوعاشق می شدم گفتم که بردم گوهر مقصود”

ندانستم که این دریاچه موج خون فشان دارد

پس چون حافظ از امواج خروشان حوادث زندگی نهراس و با تمامی وجود عشق بورز

3/به یاد داشته باش که بسیاری از مواقع سکوت بهترین پاسخ است سعی نکن حتما کسی را که بی دل و بی توجه به عاشق دلی است بخواهی دلباخته کنی  آنهائی که در خرابه های خود چون جغدی سر گردانند جای هر عاشق دلی در اوج آسمانها هست آنجا که عشق خانه دارد آری آنجا که نور مطلق است

4/آهسته سخن گوی و سریع بیاندیش و به یاد داشته باش که سخن گفتن چون شمشیر دو لبه و بسیار خطر ناک است پس  در دریای فکر بسیار غرقه باش اما زود قضاوت نکن و سخنی بی دلیل بر زبان جاری مساز

5/دعا و پیوند عاشقانه با خالق عشق را از یاد نبر همواره موثر است  فرصت یک گفتگوی عاشقانه را از یاد نبر و این گفتگو با خالق عشق فرصتی است که بسیار ایزد مهربان در اختیار ما نهاده است

6/ به یاد داشته باش که شخصیت تو سر نوشتت را می سازد اگر بترسی سرنوشتی و زندگی با ترس در انتظار توست و اگر عشق بورزی همواره عاشقانه خواهی زیست

و…این حکایت همچنان باقی است 

 

بهلول و ابوحنیفه

 روزى بهلول از مجلس درس ابوحنیفه گذر مى کرد او را مشغول تدریس دید و شنید که ابوحنیفه مى گفت حضرت صادق علیه السلام مطالبى میگوید که من آنها را نمى پسندم اول آنکه شیطان در آتش جهنم معذب خواهد شد در صورتیکه شیطان از آتش خلق شده و چگونه ممکن است بواسطه آتش ‍ عذاب شود دوم آنکه خدا را نمى توان دید و حال اینکه خداوند موجود است و

ادامه مطلب ...

الهی

 

 
الهی 
عادت‌هایی بر من غالب است که رهایم نمی‌کند
رخوتی در من خزیده است که رخت بر نمی‌بندد
آرزوهایی در سر دارم که عمر مرا سر می‌کشد
منیتی بر من چیره است که چنگال نمی‌کَنَد


الهی
این‌ها همه در من است
و به بیش از اینها مبتلایم
آفت‌هایی در من نهفته‌اند که از آنها بی‌خبرم
و به آزمون‌هایی دچارم که اگر دست مرا نگیری
و به آنها مرا محک بزنی،‌ جز شرمساری نمایان نمی‌شود

الهی
اما با این همه عیب‌های نهانی،‌
با این منی‍ّت قدر، با این دشمن خانگی
با این همه وعیدهای جهنّم،‌ و با این همه راه‌های پر خطر
با این همه باکی نیست
زیرا خدایی دارم که هیچ کس مانند او نیست
و امیدی دارم که به هیچ خدایی جز او نبسته‌ام
خدایی که رحمتی دارد که هیچ مرزی نمی‌شناسد
و بخششی که همه چیز را فراگرفته است

الهی
ای تو فقط خدا،‌ ای فقط تو شنونده‌ی دعا
ای تو خالق دعا، ای تو صاحب دعوت
ای تو مالک آمین
ای فقط تو اجابت کننده‌ی دعا
ای دعای تو در پشت هر دعا

الهی
مرا تو دعا کن
برای من تو دعا کن
دعای مرا تو دعا کن
مرا تو عین عین دعا کن
مرا تو هم ‌دعای خدا کن

آمین یا رب العالمین

سخنان بزرگان درباره‌ی جنگ و صلح

آرامش، هماهنگی و نظم، زمانی وجود دارند که هر چیزی در جای خود باشد.((کیم وو چونگ))  

با عاشق شدن است که ژرف‌ترین شادی، آرامش و امنیت ممکن را تجربه می‌کنیم و به ژرف‌ترین وجه درمی‌یابیم که یکی بودن، چه اندازه شگفت‌آور است.((لئوبوسکالیا))  

زیبایی و خوبی، در برابر زشتی و بدی، سلاح‌هایی کارآمدند.((لئوبوسکالیا))  

گاهی بُردن یک جنگ، بدتر از باختن آن است.((بیلی هالیدی))  
ادامه مطلب ...

بعد از آن دیوانگی ها ای دریغ

 

بعد از آن دیوانگی ها ای دریغ

باورم ناید که عاشق گشته ام

گوئیا او مرده در من کاینچنین

خسته و خاموش و باطل گشته ام

 

هر دم از آئینه می پرس ملول

چیستم دیگر، بچشمت چیستم؟

لیک در آیینه می بینم که ، وای

 سایه ای هم زآنچه بودم نیستم

 

همچو آن رقاصه هندو به ناز

پای می کوبم ولی بر گور خویش

وه که با صد حسرت این ویرانه را

روشنی بخشیده ام از نور خویش

 

ره نمی جویم بسوی شهر روز

بی گمان در قعر گوری خفته ام

گوهر دارم ولی او را ز بیم

در دل مرداب ها بنهفته ام

 

می رو م.... اما نمی پرسم ز خویش

ره کج..؟ منزل کجا...؟ مقصود چیست..؟

بوسه می بخشم ولی خود غافلم

کاین دل دیوانه را معبود کیست

 

او چو در من مرد، ناگه هر چه بود

در نگاهم حالتی دیگر گرفت

گوئیا شب با دو دست سرد خویش

روح بی تاب مرا در برگرفت

 

آه ....آری... این منم... اما چه سود

او که در من بود، دیگر، نیست، نیست

می خروشم زیر لب دیوانه وار

او که در من بود، آخر کیست ، کیست؟  

نمی دانم چه می خواهم خدایا

نمی دانم چه می خواهم خدایا
به دنبال چه می گردم شب و روز
چه می جوید نگاه خسته من
چرا افسرده است این قلب پرسوز

ز جمع آشنایان می گریزم
به کنجی می خزم آرام و خاموش
نگاهم غوطه ور در تیرگی ها
به بیمار دل خود می دهم گوش

گریزانم از این مردم که با من
بظاهر همدم و یکرنگ هستند
ولی در باطن از فرط حقارت
به دامانم دوصد پیرایه بستند

از این مردم, که تا شعرم شنیدند
برویم چون گلی خوشبو شکفتند
ولی آن دم که در خلوت نشستند
مرا دیوانه ای بدنام گفتند

دل من, ای دل دیوانه من
که می سوزی ازین بیگانگی ها
مکن دیگر ز دست غیر فریاد
خدارا, بس کن این دیوانگی ها

اندوه پرست

کاش چون پائیز بودم ... کاش چونرپائیز بودم 

کاش چون پائیز خاموش و ملال انگیز بودم 

برگ های آرزوهایم یکایک زرد می شد 

آفتاب دیدگانم سرد می شد 

آسمان سینه ام پر درد می شد 

ناگهان طوفان اندوهی به جانم چنگ می زد 

اشگ هایم همچو باران 

دامنم را رنگ می زد 

وه ... چه زیبا بود اگر پائیز بودم 

وحشی و پرشور و رنگ آمیز بودم 

شاعری در چشم من می خواند ... شعری آسمانی 

در کنارم قلب عاشق شعله می زد 

در شرار آتش دردی نهانی 

نغمه ی من ... 

همچو آوای نسیم پر شکسته 

عطر غم می ریخت بر دل های خسته 

پیش رویم: 

چهره ی تلخ زمستان جوانی. 

پشت سر: 

آشوب تابستان عشقی ناگهانی 

سینه ام: 

منزلگه اندوه و درد و بدگمانی 

کاش چون پائیز بودم ... کاش چون پائیز بودم ¨

 

معمای سه چراغ و سه کلید

معما:

در این معما دو اتاق در مجاورت هم داریم که هیچکدام پنجره ندارند ولی هر کدام یک در ورود و خروج دارند. در یکی از اتاقها سه چراغ برق و در اتاق دیگر سه کلید برق مثل هم وجود دارند. ما نمیدانیم کدام کلید کدام چراغ را روشن میکند.

الف: میتوانید هر چند مرتبه که بخواهید کلیدها را روشن و خاموش کنید.

ب: نباید بیش از یک بار وارد اتاقی که چراغها در آن قرار دارند شوید. فقط یک بار می توانید وارد اتاق چراغها شوید و وقتی بیرون آمدید دیگر نمی توانید به اتاق چراغها برگردید.

ج: نباید از کسی کمک بگیرید و هیچ وسیله ای هم در اختیار ندارید.

سوال: معلوم کنید که هر کلید کدام چراغ را روشن می کند؟ (مثلا: کلید وسطی لامپ وسط را روشن می کند یا یکی از دو چراغ کناری را ؟ ، باید معلوم کنید که هر سه کلید مربوط به کدام چراغها هستند.)

راهنمائی: باید از اتاقی که کلیدها در آن قرار دارند شروع کنید.

 

جواب معما:

اول: سعی کنید خودتان جواب معما را پیدا کنید.

ادامه مطلب ...

بینای و نابینا

در یک اتاق تاریک 3 (سه) کلاه قرمز و 2 (دو) کلاه آبی قرار داده ایم. 2 (دو) نفر بینا و 1 (یک) نفر نابینا وارد اتاق می شوند و هر کدام یک کلاه را بر سر می گذارند و از اتاق خارج می شوند. چون اتاق تاریک بوده است دو نفر بینا نیز مانند فرد نابینا قادر به تشخیص رنگ کلاه خود نیستند. بیرون از اتاق هر یک فقط به کلاه دیگران نگاه می کنند و درباره رنگ کلاه روی سر خودشان قضاوت می کنند ...

بینای اول: من نمی دانم که کلاهم چه رنگی است.

بینای دوم: من هم نمی دانم که کلاهم چه رنگی است.

نابینا: من می دانم که کلاهم چه رنگی است !!

سوال: چطور دو نفر بینا نتوانستند رنگ کلاه روی سر خود را تشخیص دهند ولی فرد نابینا متوجه رنگ کلاه خود شد؟!

ادامه مطلب ...

دانستنی جالب از کشورها ی مختلف

 

 

۱۱)۱۳میلیون و دویست هزار آمریکایی در طول یک سال مورد جراحی زیبایی قرار گرفته اند.  

۱۲)در اثر انفجار مین های زمینی، هر ساعت یک انسان جان خود را از دست می دهد و یک نفر دیگر نیز دچار معلولیت می شود.

 

۱۳)در هندوستان 44 میلیون کودک به عنوان کارگر مورد استفاده قرار می گیرند.

  

و کلی اتفاق که قرار تو ادامه مطلب با اونا رو به رو بشیم! 

ادامه مطلب ...

سخنان زیبا

مردان بزرگ اراده می کنند و مردان کوچک آرزو  

پرسش های ما افکار ما را می سازند.  

اگر دنبال موفقیت نروید، خودش دنبال شما نخواهد آمد.  

ادامه مطلب ...